سال ۱۳۹۷، زمانی که هنوز سنم کم بود، همراه خانوادهام برای اولین بار وارد عرصه جهادی شدم. مقصد ما مناطق زلزلهزده سرپل ذهاب بود، جایی که ویرانی در هر گوشهاش دیده میشد، اما در دل همان ویرانیها، امید موج میزد. قرارگاه حاج احمد متوسلیان، به فرماندهی سردار دوستداشتنی حاج سعید قاسمی، اولین میدان جدی من در خدمت جهادی شد. او نه تنها مرا پذیرفت، بلکه با حمایتش، زمینه شکوفاییام را فراهم کرد و این نه یک تجربه ساده، که تحولی عمیق در اندیشه و مسیر زندگیام شد. او توجه ویژهای به من داشت و همین توجه، مرا به مسیر مسئولیتپذیری، جهاد و کار تشکیلاتی کشاند.
آن روزها، در دل بحران و محرومیت، دریافتم که جهاد فقط یک حرکت احساسی یا واکنشی نیست، بلکه یک مسئولیت بزرگ و نیازمند تفکر، سازماندهی و مدیریت است. این تجربه چنان اثری بر من گذاشت که همان سال تصمیم گرفتم به زیارت اربعین بروم. اما این سفر تنها یک زیارت نبود، بلکه شروعی بود برای شوق خدمت و ورود جدیتر به عرصههای اجتماعی و فرهنگی.
از ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، سرپل ذهاب به خانه دوم من تبدیل شده بود. با جریان سیل در همان سالها، حضور در مناطق سیلزده نیز درکنار مناطق محروم و آسیبدیده را یکی پس از دیگری تجربه کردم. هر منطقهای که میرفتم، یک درس جدید برایم داشت؛ نظم، مدیریت و برنامهریزی از نان شب واجبتر است.
کار جهادی بدون ساختار، اتلاف انرژی است پس از سالها تجربه در میدان، به این باور رسیدم که بدون ساختار و نظم، کار جهادی هرچند خالصانه و دلسوزانه، به مرور فرسایشی و ناکارآمد میشود. بسیاری از فعالیتهای جهادی، با نیت خیر آغاز میشوند، اما به دلیل نبود برنامهریزی استراتژیک و مدیریت دقیق، در بلندمدت به مشکلات بزرگی برمیخورند.
اگر میخواهیم تأثیر واقعی و پایدار در محرومیتزدایی داشته باشیم، باید کارهای جهادی را سازمانیافته، با برنامه و تفکر استراتژیک پیش ببریم. باید از مرحله “حرکتهای خودجوش و کوتاهمدت” عبور کنیم و به سمتی برویم که بزرگترین، منسجمترین و مؤثرترین سازمان مردمنهادهارا (NGO) در ایران را ایجاد کنیم. یک نهاد که نهتنها در برابر بحرانها واکنشی عمل نکند، بلکه بتواند بهصورت سیستماتیک و پایدار، خدمترسانی کند.
حرکت به سمت یک ساختار نوین و متفاوت با تمام تجربههایی که در این سالها به دست آوردهام، اکنون در تلاشم تا توان خود را برای ایجاد یک ساختار نوین و منسجم در کار جهادی و خدمترسانی به کار بگیرم. این مسیر، دیگر یک حرکت شخصی یا محدود به چند گروه نیست؛ بلکه باید به یک جریان ملی و الگوی جدید در حوزه فعالیتهای اجتماعی تبدیل شود.
در همین راستا، با تاسیس “جمعیت خدمت علوی” گام اول را برداشتهایم. این مجموعه را بهعنوان یک پروژه پایلوت میبینم، که میتواند نمونهای از یک سازمان مردم نهاد با نظم، برنامه و تفکر سیستمی باشد. اما این فقط شروع راه است. هدف اصلی، ایجاد یک ساختار بزرگتر، منسجمتر و متفاوتتر از آن چیزی است که تاکنون در این فضاها تجربه کردهایم.
این مسیر، نه یک کار ساده، که یک رسالت است و من، با همه توان، در این مسیر گام برمیدارم.